مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
شرمنـده کردی بار دیگر نوکرت را شـکـر خـدا دیـدم عـزای مـادرت را روزم سیه گـردد اگر از من بگـیرند خورشید لطفِ چشمِ ذرّه پـرورت را من لکـۀ نـنگ تـوأم، هر جا شنـیـدی نـام مـرا انـداخـتی پـائـیـن سـرت را از بس که هسـتم روسـیه حتی ندارم آقای من حکـم سـیـاهی لـشکـرت را ای آیــۀ امـن یــجـیـب بـیپــنــاهــان دریـاب این دلـدادگـان مضـطرت را آوارهام روضـه به روضه فـاطـمـیـه تا که ببـیـنم روی زهـرا منـظرت را ای وای از سـنـگـیـنـی بــار گـنـاهـم نشـنـیـدهام یک بار مـادر مـادرت را آقــا ســرِ مــادر چـه آورد آتــش در که سالها سـوزانده از پـا تا سرت را |